سفارش تبلیغ
صبا ویژن
زمستان 1384 - شهیدانه
قالب های وبلاگ آمادهدایرکتوری وبلاگ های ایرانیانپارسی بلاگپرشین یاهو
دانشمندترین مردم، بیمناکترین آنان از خدای سبحان است . [امام علی علیه السلام]
نویسنده : منتظرقائم:: 84/10/29:: 11:8 صبح

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام ... این هم پاسخی که قرار بود به متن دوتا پست قبلی بفرستم... البته یکی از دوستان بعد از اون پست همین جوابو توی کامنتشون برایم گذاشتن که از همین جا تشکر میکنم ازشون همچنین تشکر میکنم از دوستانی که خیلی لطف دارن به این وبلاگ مثل دوست عزیزی که با اسم بسیجی کامنت میذارن، مدیر وبلاگ خیبرشکن، وبلاگ مهرورزی و وبلاگ انصارالمهدی .... بااجازه وبلاگ دوباره سنگین شده... خداییش نمی ارزه این همه وقت بذارید بیاید اینجا فقط با یه پست روبرو بشید... من یکی که حالم گرفته میشه اینجور موقع ها... داشتم به آرشیوش هم ور میرفتم به هم ریخت. دیگه عرضی نیست فقط عید غدیر بر شما مبارک.........

ما مقصریم

بی انصافی کردی برادر، چشمهایت را بستی وقتی داشتی می نوشتی، یادت رفت آن موقع که از مجلات رنگی رنگی می نوشتی بگویی در کنارشان فکه هم بود، دوکوهه هم بود،جبهه هم بود،شلمچه هم بود... یادت رفت آن موقع که می نوشتی جوانان، همت را از اتوبان می شناسند، بگویی جوانی به عشق حاج احمد متوسلیان نام فرزندش را احمد گذاشته بود تا همیشه یاد او باشد یادت رفت بگویی عده ای به یاد بابایی آسمانی هستند و پرواز باکری نقل هر مجلسی ست. یادت رفت بگویی امثال ایلیا هم هستند. ???  

بی انصافی کردی برادر یادت هست، هم قسم شدی وقتی برگردی نگذاری خون شهدا فرش راه رهگذران شود، یادت رفت بگویی آن روزها که شهدا را می آوردند، جوانان ، تا معراج شهدا سینه زنان می دویدند، یادت رفت بگویی عده ای از همان جوانان که با دیگران فرق می کنند، گوشه ای اشک می ریختند، تو اشک هایشان را ندیدی.

ندیدی که آن جوان با دستهای لرزانش بر روی تابوت می نوشت «به هرکس قسمتی دادی خدایا............. شهادت قسمت ما می شد ایکاش»

اگر عده ای بدنبال توپ می گردند و عده ای دیگر هورا می کشند، دلیل بر غفلت نیست، اگر تخت جمشید می روند، دلیل بر بی اعتنایی نیست، یادت رفت بگویی جوانی است و هزاران شور. مگر یادت رفته است، گل کوچک های توی پادگان دوکوهه، با توپ چندلایه، تنگ غروب، یادت رفته سر فوتبال می خوندید: فلانی تورو چه به بازی برو خمپاره سازی...یادت هست، هم بازی می کردید، هم شهید می دادید.

نگاهی به هیئتیها بینداز از همان جوانهایی که تو همجنس خود نمی دانی پر هستند و عاشقانه سینه می زنند. برادرم، زخمهایت گرجه می سوزد اما سوزاندن دل جماعتی روا نیست. من یک جوانم، از همان جوانانی که عاشق فوتبالند و موسیقی هم گوش می دهند، اما هم خاکریز را می شناسم، هم سنگر را، هم شهادت را می دانم، هم شهید، اگر او پیتزا می خورد، اما بوی تند آن یاد شلمچه را از ذهنش پاک نمی کند. آن موقع که از گرل فرندی نوشتی، یادت رفت از آن جوانی بنویسی که نگاهش را به شیطان نمی فروشد، و بر هر چشمی خیره نمی شود. یادت رفت از آن جوانی بگویی که به عشق همرزمانت چفیه بر دوش می اندازد تا همرنگ آنان شود. کاش به جای این حرفها از ستاره ها می گفتی که به خاطر خورشید زنده اند، کاش از آنانی می گفتی که بدون استخاره عاشق بودند. کاش از تن می گفتی از تانک، کاش قصه ی مردان جنگی را می گفتی. راستی سهم تو از اینهمه چیست؟

کجای راه ایستاده ای، چقدر دست مرا گرفتی و همپای خود راه بردی تا من بیاموزم؟ چقدر زحمت کشیدی تا الفبای ایثار را بیاموزم؟ انصاف بده کنجی خزیدی دمی چند بیرون آمدی و بعد توقع داری هر آنچه از جنگ می گویی دیگران از حفظ باشند تو خود از همت بگو، از کوزران، از دهلاویه، از کارون. چقدر از تن و تانک گفته ای، چقدر از قناسه و پیشانی گفته ای. فرمانده ی گرامی عرصه های نبرد، اگر چمدان های دلار آمریکایی فرهنگ ما را نشانه رفته است، تو و یارانت چمدان های خاطراتتان را باز کنید را تا سپر شود. چه کرده ای تا پیکره ی فرهنگ آماج تهاجم قرار نگیرد، در آماج رنگها چقدر از یکرنگی جبهه گفتی؟ جوانان پاکتر از این حرفها هستند که تو از سرِ درد گفته ای. یادت باشد دیگران هم سوختند، اما صدای سوختنشان آوایی خوش داشت، بگذار راحت بگویم: لهجه ات فرق کرده است، قلم ات تغییر کرده است.

یادت باشد وقتی خواستی از روزگار بگویی و مردمان آن، چشم هایت را بگشا، از عینکهایی که مقابل نور تیره می شوند، استفاده نکن. اینجا ایمان با تمام قوا ایستاده است. تو فرمانده ی خوبی باش، گردان بر کار خویش واقف است. برادر عزیز روزگار دگر که خواستی بنویسی، دلت را بدست بگیر و بنویس اما جوانانه بنویس. جوانان ما بهترینها هستند، اگر غفلتی هست ما مقصریم.

یاعــــــلی

 


موضوعات یادداشت


<      1   2   3   4   5   >>   >

93065:کل بازدید
5:بازدید امروز
موضوعات وبلاگ
حضور و غیاب

یــــاهـو

لوگوی خودم
زمستان 1384 - شهیدانه
جستجوی وبلاگ من
:جستجو

با سرعتی بی‏نظیر و باورنکردنی
متن یادداشت‏ها و پیام‏ها را بکاوید!


لینک دوستان

عروج
نوای دل
یه مسافر
تنهایی های منتظر
نافله ی ناز
مرصاد
یاد یاران
آنتی منافق
خیمه محبان
پرواز تا بیکران
دانشجویان منتظر
زمینی های آسمونی
امپراطور سزار
عرشیان
خیبرشکن
مرتضی و ما
شهید آوینی
بلاجویان
محبان اهل قلم
مسیحا
منتظران
مشکوه
خاکریز
فاموشخانه
انصارالشهدا
صد خاطره از شهدا
جنبشی استشهادیه
پرستوهای مهاجر
منتظرظهور
ایلیا

اشتراک
 
آوای آشنا
بایگانی
بهار 1385
زمستان 1384
پاییز 1384
طراح قالب